درآن دهههای نه خیلی قدیم، علم طب خیلی خیلی از امروزش عقب بود و اطبایش هم علم و علوم امروزی را نداشتند. امروز هم که به خاطرات یا نوشته های مربوط به آن زمان مراجعه میکنی، بعضا با مواردی مواجه میشوی که آدم شک می کند واقعی است یا بهر خنده آورده شده. مثلا همان موقع ها خیلی هامان شاهد بودهایم که در فلان روستای نزدیک فلان شهر آقایی زندگی میکرد که در آن روستا مغازه سلمانی داشت و در عین حال دندان هم میکشید. و خلاصه اهالی روستا، به جای زحمت رفتن به شهر، به همان آقای دکتر تجربی رضایت می دادند. ایشان هم دور را دست خود می دید و طبابت خاص خود را اعمال می کرد. مثلا اگر کسی دندانش درد می کرد، تخم نمیدانم کدام گل را با سریش و بعضی چیزهای دیگر مخلوط میکرد و به او می داد. یا در موارد دیگر حتی از فضولات حیوانات نیز استفاده می کرد!
ادامه مطلب
https://tinyurl.com/bfp237hy

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر