فریادی خشمگین توجه جمعیت قیام کننده را به خود جلب میکند. صدایی شکسته و مجروح، اما پرطنین به گوش میرسد، بلوچستان نمی میرد. پشت مشت گره کرده جوانی سایه تفنگی بیقرار خودنمایی میکند، همچون فوران آتشفشانی که سالهاست در تراکم بسته حیات برای رهایی تقلا میکند. بلوچستان سرزمینی که راوی دردهای بی پایان است. سرزمینی که فضای خون گرفته آن حکایت پائیز زندگی است که پیکرهای نحیف جوانان، همچون برگ بر زمین میریزد، اما هرگز شکسته نشد و شکست را مغلوب کرد.
ادامه مطلب
https://tinyurl.com/2v7d9rdh

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر