لطفا دکان تان را تعطیل کنید!
در قصه طوطی و مرد بقال؛ میگویند مردی بقال، طوطی بسیار زیبا و خوش صدایی داشت. این طوطی با همه مشتریان حرف میزد و سرگرمشان میکرد. در نبود مرد بقال، نگاهبان دکان بود و خلاصه همه فن حریف بود.
یک روز طوطی هوس کرد که در دکان پرواز کند. پرواز کردن همان و ریختن روغن روی زمین همان. بقال به دکان برگشت. از روغن ریخته و دکان چرب شده عصبانی میشود و بر سر طوطی میکوبد. سر طوطی بر اثر این ضربه کچل شد…
طوطی کچل شده دیگر از حرف زدن نیز باز ماند.
ادامه مطلب
https://tinyurl.com/y8zf8rk5
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر