«هنوز هم خونه بزرگیه و همیشه چشم بابات پی اون خونه بود. همه خونهها بزرگند اگه دل بزرگ باشه . اصلا از همون موقع که مجرد بود به خونه پدریمون خوب میرسید. برق پول اشتهاش رو باز میکرد. همیشه دنبال این بود که خونه را از چنگ پدرمون در بیاره. خودش رو مالک بی چون و چرای خونه بابا میدونست. به دل نگیر از من. پدرت قبل از این که بابای تو باشه برادر من بوده.
ادامه مطلب
http://tinyurl.com/2rxdd52r
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر